سجاده ای که دلش آسمان می خواست.

سلام که نام مبارک اوست.
سجاده ای که دلش آسمان می خواست.

خدا می داند چقدر دست به دامان زائران نور شدم.
رد همه ی کاروان هایی که به چشمه نور می رفت را گرفتم و به همه سلام دادم.
سلام دادم که به تو برسانند...
آن ها که بازگشته اند بی جواب بوده اند و آن ها که جواب گرفته اند هرگز باز نگشته اند.

بهانه های دلتنگی
مرا زیبا به خاطر بسپار...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پاک کن» ثبت شده است

می خواهم برای فرشته ای که روی شانه ی چپم نشسته از مدادهایی بخرم که سرش پاک کن است. تا همین که خطا نوشت،زود بتواند پاکش کند، بلکه جایش نماند. 

وام گرفته از اینجا (+)




نور
۲۵ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۵۹ ۱۳ یاالله